به دست گرفتن اشیا- کادوی عمه ها
دختر گلم. دیشب بغل بابایی نشسته بودی، قابلمه های سیسمونیت هم روی میز بود (یه لابراتوار راه انداخته بودم که شیشه شیر و شیردوش رو تو آب جوش ضد عفونی کنم و یه کم شیر بریزم ببینم شما با شیشه شیر کنار میای یا نه؟ که نه! یه فیلم بامزه از این مدل شیر خوردنت گرفتم آخر خنده ) خلاصه... من تو آشپزخونه بودم و بابایی داشت تلویزیون نگاه می کرد که یه دفعه دید قابلمه داره رو میز حرکت می کنه دقیق که نگاه کرد دید شما دسته قابلمه رو گرفتی و داری تکونش میدی البته دو سه روز پیش که روی پای خاله نگار نشسته بودی. خاله چندتا شکلات و آبنبات رو دستش مقابل شما می گیره ببینه عکس العملت چیه. فقط بهشون نگاه می کنی. خاله آروم یکی از دستهات رو به شکلاتها نزدیک می کنه ...