خلاصه هشت ماهگی
پریماه جونم. عاشق روروئکی عزیزم. وقتی سوارش می شی سریع به هر جایی که بخوای می رسی. ای شاپرک خانوم برای خونه مامان جون دیگه گلدونی باقی نذاشتی! با چه سرعتی خودتی می رسونی به گلدون و شروع می کنی به چیدن گلها وقتی این عروسک روشن می شه و شروع می کنه به خوندن و تکون دادن سرش، تو هم با یه رقص ناز همراهیش می کنه . درجا می ایستی و تمام بدنت رو به چپ و راست تکون میدی همینطوری که تو عکس معلومه با دستات روروئک رو نگه می داری و... قرتیِ مامان یه روز قبل عزیمت پرنیان جون و بابا و مامانیش به مکه، رفتیم خونه اشون برای خداحافظی. شما هم سوار ماشین پرنیان شدی و فرمون ماشین رو مورد عنایت دندونهات قرار دادی. راستی دومین دندون...