سلام
خوبید
جدا اگه این دخترای مانبودن فکر کنم من یکی حسابی کم میاوردم
این روزاواقعا یادخداو لبخنداین دخترا شیرین میکنه ؛ خیلی جمله قشنگی بود به دل نشست حسابی
ببوس پریماهو یکی از طرف من یکی پرنیان مرسی الهه خانوم. شما هم پرنیانم و ببوسین خیلی دلم براش تنگ شده
راستی چند باره میخواستم بت بگم پرنیان ماروبیچاره کرده همش یه عروسک میگیره دستش میگه مثلا این پریماه تو مامان سمانه من خاله نگار . یعنی انقدرتوی این نقشها فرورفته که رفتم یه عروسک نوزادی براش گرفتم یکسره با اون سرگزمه
سلام دوست خوبم
الهام جون چند روزی گرفتار بودم و بعدش هم با این جیگیلی خانوم رفته بودیم مسافرت. ببخش که این همه نگران شدی
امیرحسین خان ما چطوره؟ شیطونی هاش تونسته اشک بابا و مامانش و دربیاره؟
به به به...
تشريف اوردين؟؟
كجا بي خبر،بي خداحافظي!!
رسيدنتون به خير!!
پري عسلي خوبه!؟
منتظر پست جديد هستم... چند روزی رفته بودیم اردبیل خونه دوست بابایی. جاتون خالی هواش عالی بود. انقدر خنک بود که شبا با پتو می خوابیدیم!!!!
پریماه هم بد نیست شیطون شده حسابی